آن خط سوم منم

آن خطاط سه گونه خط نوشتی یکی را هم او خواندی و لاغیر، یکی را هم او خواندی هم غیر، یکی را نه خود خواندی نه غیر ... آن خط سوم منم

آن خط سوم منم

آن خطاط سه گونه خط نوشتی یکی را هم او خواندی و لاغیر، یکی را هم او خواندی هم غیر، یکی را نه خود خواندی نه غیر ... آن خط سوم منم

شیرین کاری و ترکوندن تی وی

همه حتمایک یا چند بار صابون اسباب کشی به تنشون خورده و از بلایا و مصیبتهای قبل و بعد ش خبر دارند .

اسباب کشی ما هم با همون قضایا و مصائب طی شد.

از اونجایی که مستاجر قبلی ما یک خانم مسن بوده که هیچ اعتقادی به نظافت و پاکیزگی نداشته ،خانه روزی که ماتحویل گرفتیم یه چیزی تو مایه های  بیمارستانهای دولتی بود. یعنی خیلی بدتر از طویله و توالت عمومی و امثالهم بید.


بگذریم از 80 تومنی که بابت دوروز نظافت اساسی به کارگر دادم و جانفشانیهای سعید که پا به پای کارگر خونه رو می سابید.

دور از جونتون لکهای سرامیک حال از ویروس ایدز هم جون سختتر بیدند و به هیچ شوینده سابنده و ساینده ای محل سگ نمیدادند.


در آخر به پیشنهاد خواهر گل شیمیدانم یک شب تا صبح جوهر نمک گذاشتیم کف خونه بمونه

شدیدا توصیه میکنم هیچ وقت این کارو نکنید

روز بعد بعد از اینکه سعید ده ها بار کف رو شست این نتیج عاید ماشد:


کدر شدن بسایری از اقلام فلزی نظیر پایه مبل ها، چنگالهای توی جاظرفی ، و... (با اینکه توی اتاق دیگه بودند)


نشستن یک لایه بخار روی تمام دیوارها


و از همه جگرسوزتر روشن نشدن تلویزیون


لکه ها هم کماکان نشستن سر جاشون و به ریش ما قهقهه میزنند.


پی اس1: از اونجایی که تی وی ما هدیه قوم شوشو بوده و خریداری شده از بانه کارت گارانتی نداره و سام سرویس حتی در صورت دریافت وجه کامل هزینه تعمیر حاضر یه هیچ گونه همکاری نمیباشد.

منم ازین نمایندگیهای متفرقه میترسم

پس باید چیکار کنم؟


پی اس 2: این حسن ختام هزینه ها و فشارهای اسباب کشی بود .در طی این اسباب کشی به این نتیجه رسیدم واقعا درصد بیشماری از اقشار جامعه ما به شغل شریف دزدی مشغولند.


خدانوشت: قربون حکمتت برم. به جون تو آستین ما دیگه جا نداره نمیشه چوبتو یکمی از آستینمون بیرن بکشی بلکه جای زخمامون یه هوایی بخوره؟



نظرات 3 + ارسال نظر
المیرا یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:49 ب.ظ http://limonaz.blogfa.com

ای وای ......

عجب!خیلی ناراحت شدم.حالا که به سلامتی خونه پیدا کردین اینجوری شد؟؟؟

اوهوم فکر کنم خدا بدجور با ما شوخیش گرفته

عاطفه مامان آوا خانم ناز نازی یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:17 ب.ظ

سلام دوستم. قصه نخور . ایشالا آقا سعید یه خوشگلتر و بزرگترشو برات میخره. تو فقط مواظب آقا پسرمون باش.

چشم خاله عاطفه

بانو دوشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:08 ب.ظ http://mymindowl.persianblog.ir

یعنی واقعا شما گذاشتین جوهر نمک تا صبح بمونه!!!!!... ...
کلا جوهر نمک چیز خوبی نیست... و سرامیک رو کدر می کنه... یعنی این چیزی بود که من می دونستم... اما اینی که شما گفتی... واقعا نشنیده بودم.. تلویزیونتون رو بگو..

آره باورت میشه؟واقعا همچین کاری کردم

خودمم در عجبم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد